داستانی الهام گرفته از کتاب «بهانه بیبهانه» اثر برایان تریسی

- نویسنده: گروه آموزشی قله
- انتشار: 20 اردیبهشت 04
- بدون دیدگاه
داستانی الهام گرفته از کتاب «بهانه بیبهانه» اثر برایان تریسی
شروع داستان:
علی یه کارمند ساده بود توی یه شرکت نهچندان معروف.
هر روز راس ساعت ۸ پشت میز کارش مینشست، راس ساعت ۴ میرفت خونه، شام میخورد، یهکم گوشی بازی میکرد و میخوابید.
آرزوش این بود که یه روز بتونه کسبوکار خودش رو راه بندازه. ولی همیشه یه چیزی سد راهش بود…
📌 «وقت ندارم…»
📌 «پولم کمه…»
📌 «شرایط خوب نیست…»
📌 «کسی حمایت نمیکنه…»
📌 «بازار اشباعه…»
📌 «اگه شکست بخورم چی؟»
تا اینکه یه روز توی اتوبوس برگشت از محل کار، شنید یکی از همکاراش درباره یه کتاب حرف میزد:
«بهانه بیبهانه» از برایان تریسی
دوستش گفت: داداش اگه یه بار بخونی، میفهمی نصف مشکلات زندگیمون اصلاً واقعی نیست. فقط بهونهس!
اون شب علی اسم کتابو یادداشت کرد و رفت دنبالش.
فرداش از یه کتابفروشی کوچیک، نسخه دست دومشو خرید.
صفحهی اول کتاب یه جمله پررنگ داشت:
«تا زمانی که مسئولیت کامل زندگیت رو نپذیری، هیچچیزی تغییر نمیکنه.»
علی سرش رو خاروند. همیشه فکر میکرد دلیل موفق نبودنش بقیهان. ولی این کتاب با صراحت بهش گفت:
🔥 «مشکل بیرون نیست، مشکل بهونهس!»
🔥 «و خبر خوب اینه که بهونهها قابل کنترلان!»
تمرین اول: لیست بهونهها
یکی از تمرینهای کتاب این بود که یه لیست از تمام بهونههایی که برای انجام ندادن کارها میآری، بنویس.
علی یه کاغذ برداشت و شروع کرد:
- وقت ندارم
- نمیدونم از کجا شروع کنم
- سرمایه ندارم
- از پس رقابت برنمیام
- آدمای موفق پارتی دارن
- من بلد نیستم حرف بزنم
- اعتماد به نفس ندارم
بعد برایان تریسی میگه: حالا جلوی هر مورد بنویس «چرت محضه!»
علی خندید، ولی واقعاً حس کرد که بعضی از اینا فقط ترس بودن، نه دلیل واقعی.
کتاب یه جمله طلایی داشت:
«فقط شروع کن. مهم نیست چقدر کوچیک. فقط شروع کن!»
علی همون شب یه کانال تلگرام زد برای آموزش چیزایی که خودش بلد بود: تعمیرات لوازم خونه.
صفر فالوور. هیچ بازخوردی. حتی دوستاشم نخندیدن، ولی حمایتم نکردن.
ولی خودش به خودش قول داده بود: “دیگه بهونه بیبهونه.”
هر شب یه مطلب کوتاه میذاشت.
کمکم کانالش رسید به ۱۰۰ نفر… بعد ۵۰۰… بعد ۱۰۰۰ نفر…
بعد از ۶ ماه، یه فروشگاه آنلاین راه انداخت و وسایل تعمیراتی کوچیک فروخت.
سال بعد، اولین دورهی آموزشیشو توی یه کارگاه کوچیک برگزار کرد.
مهمترین تغییر؟ طرز فکر!
برایان تریسی توی کتاب میگه:
«آدمای موفق، با بقیه فرق ندارن. فقط خودشونو قربانی نمیدونن. میگن من مسئولم، من میتونم.»
و علی هم همینو تجربه کرد.
اون الان یه کارآفرین موفق توی حوزه آموزشهای فنیه.
هفت نفر براش کار میکنن، یه پیج فعال داره، و مهمتر از همه: یاد گرفته که هیچ بهونهای، بهونهی واقعی نیست.
چند تا جمله الهامبخش از کتاب
✨ «آدمای موفق، قبل از اینکه آماده باشن شروع میکنن.»
✨ «هیچوقت منتظر شرایط ایدهآل نباش. شرایط ایدهآل وجود نداره!»
✨ «همیشه یه راه هست. فقط کافیه به جای “نمیتونم”، بپرسی “چطور میتونم؟”»
و در نهایت…
علی الان میگه:
«اگه اون شب تو اتوبوس اون کتاب معرفی نمیشد، شاید من هنوزم داشتم پشت اون میز کار میکردم و بهانه پشت بهانه میاوردم…»
گاهی فقط یه کتاب کافیه تا بگه:
“بلند شو… بهانه بیبهانه!”
💡نتیجه گیری: اگه تو هم…
- مدام به خودت میگی “شرایطش نیست”…
- از شروع کردن میترسی…
- همیشه فکر میکنی باید اول همهچیز کامل باشه بعد شروع کنی…
- یا دنبال یه «جرقه» برای حرکت میگردی…
کتاب «بهانه بیبهانه» از برایان تریسی، دقیقاً همون جرقهس.
تو این کتاب یاد میگیری:
✅ چطوری مسئولیت کامل زندگیتو بپذیری
✅ چطور از بهونههای پنهون ذهنت آگاه بشی
✅ چطوری دست به کار شی، حتی اگه همهچی علیهت باشه
✅ و چطور از حالت «قربانی شرایط» بیای بیرون و بشی «خالق آیندهت»✨
دوره فن بیان و سخنرانی بهت یاد میده با کلمات، قلبها رو تسخیر کنی و در هر جمعی بدرخشی! مهارتهای ارتباطیات رو تقویت کن و تاثیرگذاریت رو چند برابر کن. حالا وقتشه که صدات شنیده بشه! برای تهیه این دوره از اینجا ببینید. کلیک کنید.