داستانی الهامگرفته از کتاب «تکنولوژی فکر» نوشتهی دکتر علیرضا آزمندیان

- نویسنده: گروه آموزشی قله
- انتشار: 20 اردیبهشت 04
- بدون دیدگاه
داستانی الهام گرفته از کتاب “تکنولوژی فکر” نوشته ی دکتر علیرضا آزمندیان
شروع داستان:
سجاد، یه پسر ۲۸ ساله اهل تهران، سالها بود که احساس میکرد توی یه چرخهی تکراری گیر افتاده. صبحها دیر از خواب بیدار میشد، با کلی غر و کسلی میرفت سر یه شغلی که دوستش نداشت، و شبها با کلی استرس میخوابید.
به قول خودش: «زندگیم انگار روی حالت دمو بود، نه پلی کامل.» نه اونقدر بد که بخواد همه چی رو ول کنه، نه اونقدر خوب که احساس رضایت کنه.
📕 ورود «تکنولوژی فکر» به زندگی سجاد
یه روز که واقعاً از کارش خسته شده بود، توی مترو چشمش خورد به کتاب یه نفر:
“تکنولوژی فکر – علیرضا آزمندیان“
به اون آقایی که کتاب دستش بود گفت: «این کتاب خوبه؟»
طرف گفت: «اگه واقعاً بخوای ذهنتو درست کنی، عالیه. ولی فقط نخونش، زندگیش کن.» سجاد همون شب کتاب رو خرید.
💡 اولین جملهای که تکونش داد
توی فصل اول کتاب، یه جمله بود که سجاد میگه واقعاً تو ذهنش حک شد: “زندگی ما چیزی نیست جز تجلی افکار ما.”
تا اون موقع همیشه فکر میکرد شرایطش بیرونیه: پول نیست، پارتی نیست، شانس نیست.
ولی این جمله براش مثل یه تلنگر بود:
شاید مشکل از فکرای منه؟ از اون صدای منفی توی سرم که میگه «تو نمیتونی»؟
🧠 شروع تمرین تکنولوژی فکر
دکتر آزمندیان توی کتاب، یه تمرین پیشنهاد میکنه:
«بهجای اینکه هی بگی چی نمیخوای، شروع کن تصویرسازی کنی از چیزی که میخوای. نه فقط با کلمات، با احساس، با باور.»
سجاد هر روز صبح، قبل از رفتن به محل کار، مینشست و چشمهاشو میبست:
- خودش رو توی یه دفتر کاری تصور میکرد که مال خودش بود.
- مشتریها با رضایت میان و میرن.
- خودش با لبخند کار میکنه، نه با استرس.
همون موقعا، تصمیم گرفت یه پیج کوچیک اینستاگرامی بزنه برای طراحی گرافیک، کاری که از بچگی دوست داشت.
⏳ تغییرات آرومآروم شروع شدن
اوایل کسی جدیش نمیگرفت. خودش هم گاهی شک میکرد. ولی طبق تکنولوژی فکر، ذهن باید مدام برنامهریزی بشه.
پس ادامه داد:
- هر روز چند دقیقه تصویرسازی ذهنی.
- تکرار عبارتهای مثبت مثل: “من توانمندم. من مسیرمو پیدا کردم. من لایق موفقیتم.”
یه شب یکی از طراحیهاش وایرال شد. چند تا سفارش گرفت. دلگرم شد. پیجش رشد کرد.
یه روز با خودش گفت: «اگه از کارم استعفا بدم چی؟» و اون لحظه، یه جملهی دیگه از کتاب اومد تو ذهنش:“جهان به کسی پاسخ میدهد که تصمیم گرفته و اقدام کرده.”
🚀 ترک شغل و شروع واقعی زندگی
سجاد با شک و دودلی، ولی با باور، استعفا داد. گفت: «نمیخوام ۵ سال دیگه از خودم بپرسم چرا زودتر شروع نکردم.»
تو ماههای اول سختی زیاد بود، ولی فرقش این بود که حالا انرژیش از درون میاومد، نه از بیرون.
هر وقت میترسید، مینشست تصویرسازی میکرد، جملههای مثبت میگفت، و به خودش یادآوری میکرد که:
🎯 ذهن انسان، قدرتمندترین موتور جهانِ، اگه درست هدایتش کنی.
🎉 نتیجه؟ فراتر از انتظار
الان دو سال از اون روزا گذشته. سجاد یه دفتر کوچیک داره، چند تا همکار فریلنسر. درآمدش خوبه. ولی مهمتر از همه، احساس رضایتیه که داره.
میگه:
«دکتر آزمندیان نگفت دنیا رو عوض کن، گفت ذهنتو عوض کن… بقیهش و خودش میچرخونه.»
💡نتیجه گیری:
اگه حس میکنی توی زندگی گیر افتادی…
اگه نمیدونی از کجا شروع کنی…
یا حتی اگه چیزی تو دلت داری ولی ازش میترسی…
یه خبر خوب دارم: ذهنت قویتر از چیزیه که فکر میکنی.
کافیه یه بار امتحانش کنی:
- ۵ دقیقه در روز تصویرسازی کن از آیندهای که میخوای.
- جملههای مثبت و انگیزشی رو برای خودت تکرار کن (نه اینکه فقط بخونی، بلکه باورش کن).
- اولین قدمو بردار، هرچند کوچیک.
“تو همان چیزی میشوی که بیشتر به آن فکر میکنی.”✨
با دوره عزت نفس، اعتمادبهنفست رو به اوج برسون و با قدرت به سمت آرزوهات قدم بردار! این دوره بهت یاد میده چطور خودت رو ارزشمند ببینی و زندگیت رو با اطمینان بسازی. همین حالا شروع کن و تفاوت رو حس کن! برای تهیه این دوره از اینجا ببینید. کلیک کنید.