داستانی الهام گرفته از کتاب”روشهای متقاعد کردن دیگران” از دیوید جی. لیبرمن

- نویسنده: گروه آموزشی قله
- انتشار: 20 اردیبهشت 04
- بدون دیدگاه
داستانی الهام گرفته از کتاب «روشهای متقاعد کردن دیگران» از دیوید جی. لیبرمن. این کتاب پر از تکنیکهای ساده اما قدرتمنده که بهت یاد میده چجوری توی مکالمههات، کار و حتی روابط روزمره، موثرتر باشی و حرفت رو به کرسی بنشونی، بدون اینکه طرف مقابل احساس زور یا اجبار کنه.
شروع داستان:
آرش، یه پسر ۲۹ ساله از رشت، فروشندهی تجهیزات پزشکی بود. کارش خوب بود اما نه عالی. تو بازاری مثل تجهیزات پزشکی، رقابت سنگینه، مخصوصاً وقتی برندت خیلی معروف نیست. آرش مشکل اصلیش این بود: آدمها حرفاشو میشنیدن، ولی بهش اعتماد نمیکردن. تهش میگفتن: «باشه، تماس میگیریم.»
و تماس؟ معلومه که هیچوقت گرفته نمیشد!
📕 نقطهی تغییر: آشنایی با دیوید لیبرمن
یه روز که حسابی از یه جلسه فروش ناامید برگشته بود، یکی از دوستاش یه جمله بهش گفت:
«آرش تو خوب توضیح میدی، ولی بلد نیستی متقاعد کنی.»
آرش اون شب از سر کنجکاوی یه سرچ ساده زد و رسید به کتاب “Methods of Persuasion” یا همون «روشهای متقاعد کردن دیگران» از دیوید جی لیبرمن. همون شب نسخهی پیدیافش رو شروع کرد به خوندن، و تو همون فصل اول گیر افتاد!
🧠 اولین کشف: اثر آینهای
یکی از تکنیکهایی که دیوید تو کتاب توضیح میده، “اثر آینهای“ بود.
میگه: اگه تو رفتار، حالت چهره، یا حتی تُن صدا کمی با طرف مقابل هماهنگ بشی، ضمیر ناخودآگاهش حس امنیت و نزدیکی میکنه، و بدون اینکه بفهمه، بهت بیشتر اعتماد میکنه. آرش گفت: «یعنی من اگه بشم مثل طرف مقابلم، اون ناخودآگاه به من نزدیکتر میشه؟»
جلسه بعدی، با دقت تُن صدای پزشک رو تقلید کرد. وقتی طرف جدی بود، آرش هم جدی شد. وقتی لبخند زد، آرش هم لبخند زد. و نتیجه؟
اون روز اولین سفارش عمدهاش ثبت شد.
🧠 دومین کشف: “بلههای کوچک”
تکنیکی دیگهای که دیوید توضیح میده، اسمش هست “پلههای بله“.
میگه: اگه طرف مقابلو وادار کنی چند بار پیاپی به سوالهای کوچیکت “بله” بگه، احتمال اینکه آخر سر به پیشنهاد اصلیت هم “بله” بگه خیلی بیشتره.
آرش از جلسهی بعد، قبل از اینکه بره سراغ معرفی محصول، شروع کرد با سوالهای ساده:
– «شما دنبال کیفیت بالا هستید، درسته؟»
– «و ترجیح میدید با تامینکنندهای کار کنید که پشتیبانی خوبی بده؟»
– «و مطمئناً هزینه هم براتون مهمه، نه؟»
سه تا بله گرفت. بعد رفت سر اصل مطلب.
نتیجه؟ دوباره سفارش.
🎭 سومین کشف: اثر اعتبار غیرمستقیم
یه تکنیک قوی دیگه که لیبرمن تو کتاب میگه اینه:
اگه مستقیم بگی “من کارم درسته” طرف شک میکنه، ولی اگه به شکل غیرمستقیم یا از زبان کس دیگهای گفته بشه، تاثیرش چند برابر میشه.
آرش به جای اینکه بگه «ما بهترینیم»، شروع کرد به گفتن مثالهایی از رضایت مشتریای قبلی. میگفت:
«یکی از مشتریهامون که بیمارستان سوانح بود، دقیقاً همین دستگاه رو گرفت و بعد دو هفته گفت: کاش زودتر آشنا میشدیم.»
دیگه نیازی نبود خودش از خودش تعریف کنه، خودش با داستان، اعتبار میساخت.
🚀 نتیجهی نهایی: آرشِ جدید
بعد از سه ماه استفاده از این تکنیکها، درآمد آرش دو برابر شد. اون دیگه نه فقط یه فروشنده، بلکه یه متقاعدکنندهی حرفهای شده بود.
یکی از جملههایی که آرش رو تکون داده بود، این بود: «مردم منطقی تصمیم نمیگیرند، احساسی تصمیم میگیرند و بعد براش منطق میسازند.»
آرش یاد گرفت که باید اول حس اعتماد، آرامش و نزدیکی ایجاد کنه، بعد حرفش رو بزنه. نه اینکه از همون اول بره سر اصل مطلب.
💡 جمعبندی
اگه تو هم مثل آرش کاری داری که توش باید دیگرانو قانع کنی – چه فروش، چه مذاکره، چه حتی صحبت توی خانواده – کتاب لیبرمن یه معدن طلاست.
یاد بگیر:
- از زبان بدن و تُن صدا به نفع خودت استفاده کنی.
- سوالای کوچیک بپرسی و ذهن طرف رو آماده کنی.
- داستان تعریف کنی و اعتبارتو غیرمستقیم بسازی.
متقاعد کردن هنر زور گفتن نیست، هنر همراه کردنه.
و وقتی یادش بگیری، همهچی تو زندگیت تغییر میکنه. درست مثل آرش.✨
با دوره عزت نفس، اعتمادبهنفست رو به اوج برسون و با قدرت به سمت آرزوهات قدم بردار! این دوره بهت یاد میده چطور خودت رو ارزشمند ببینی و زندگیت رو با اطمینان بسازی. همین حالا شروع کن و تفاوت رو حس کن! برای تهیه این دوره از اینجا ببینید. کلیک کنید.