داستانی الهام گرفته از کتاب “انگیزه” نوشته ی برایان تریسی

- نویسنده: گروه آموزشی قله
- انتشار: 20 اردیبهشت 04
- بدون دیدگاه
داستانی الهام گرفته از کتاب “انگیزه” از برایان تریسی
شروع داستان:
کتاب انگیزه از برایان تریسی یکی از اون کتابهایی بود که به من کمک کرد تا دوباره به خودم ایمان بیارم و انگیزهام رو پیدا کنم. شاید شما هم مثل من گاهی احساس میکنید که توی مسیر زندگی، اون انگیزه لازم رو برای پیشرفت یا حتی برای شروع کارهای جدید ندارید. برای من هم اینطور بود تا اینکه یک روز این کتاب رو خوندم و به خودم گفتم: “باید شروع کنم، باید اقدام کنم.” حالا میخوام داستانی رو براتون بگم که برای من مثل یه جرقه بود تا مسیرم رو تغییر بدم.
گم شدن در مسیر زندگی
چند سال پیش، من یه فردی بودم که به طور دائم دنبال انگیزه میگشتم. همیشه در زندگی شخصی و کاریام احساس میکردم که یه چیزی کم دارم. یه روزهایی بود که از صبح که از خواب بیدار میشدم، انگار یه انرژی خاصی داشتم، اما بعد از چند ساعت دوباره کمرنگ میشد و میرفتم توی حالت بیانگیزگی. میخواستم کارهای زیادی انجام بدم، ولی همش گیر میکردم و به جایی نمیرسیدم.
در واقع، بزرگترین مشکل من این بود که همیشه منتظر انگیزه بودم، انتظار داشتم که یه روز صبح از خواب بیدار بشم و مثل یک سوپرمن همهچیز رو شروع کنم. ولی همیشه اینطور نبود. یک روز با خودم فکر کردم که باید این وضعیت رو تغییر بدم، و به همین دلیل تصمیم گرفتم که کتاب انگیزه از برایان تریسی رو مطالعه کنم.
درک جدید از انگیزه
برایان تریسی در کتابش خیلی ساده و روان توضیح میدهد که انگیزه، چیزی نیست که منتظرش باشیم. او میگوید: «انگیزه از خود عمل میآید، نه از انتظار». این جمله برای من مثل یه چراغ راهنما بود. تریسی تأکید میکند که هیچ وقت نباید منتظر انگیزه بمونیم تا از خواب بیدار بشیم و همه کارها رو شروع کنیم. انگیزه وقتی به سراغ ما میآید که دست به کار بشیم و اولین گام رو برداریم.
حرفهای تریسی یه واقعیت بزرگ رو برام روشن کرد: اگر منتظر بمونی که انگیزه بیاد، هیچوقت کاری رو شروع نمیکنی. باید دست به عمل بزنی، حتی اگر اولین گامها سخت باشه.
گام اول: برداشتن اولین قدم
با الهام از حرفهای تریسی، تصمیم گرفتم که دیگه منتظر انگیزه نباشم و به جای اون، اولین قدم رو بردارم. هدفم این بود که دیگه هیچ کاری رو به فردا موکول نکنم و هر روز یک قدم به سوی اهدافم بردارم. به عنوان مثال، من همیشه میخواستم ورزش کنم، اما هر بار به دلایل مختلف ازش سر باز میزدم. تصمیم گرفتم که دیگه بهانهها رو کنار بذارم و اولین قدم رو بردارم. به خودم گفتم: “حتی اگر نتونم ساعتها ورزش کنم، حداقل ۱۵ دقیقه ورزش میکنم.”
اولین روز که رفتم به باشگاه، احساس خجالت میکردم، چون مدتها بود که ورزش نکرده بودم. ولی به خودم گفتم که همین ۱۵ دقیقه ورزش میکنم، حتی اگر سخت باشه. بعد از تموم شدن تمرین، احساس رضایت زیادی داشتم و به خودم افتخار کردم که حداقل این اولین قدم رو برداشتم.
همین حس رضایت باعث شد که روز بعد هم دوباره ورزش کنم. این روال روزانه ادامه پیدا کرد و به تدریج انگیزهام برای ورزش کردن بیشتر شد. جالب اینجاست که هر روزی که تمرین میکردم، احساس میکردم که انرژی بیشتری دارم و قدرت بیشتری برای انجام کارهای دیگه پیدا میکنم. این اولین قدم که بهظاهر کوچک بود، به تدریج تمام زندگیم رو تغییر داد.
گام دوم: برنامهریزی و تنظیم اهداف
برایان تریسی در کتابش به اهمیت برنامهریزی و هدفگذاری اشاره میکند. او میگوید: «برای رسیدن به هر هدفی باید دقیقاً بدونید که چه میخواهید و چطور میخواهید به اون هدف برسید.» این نکته برای من خیلی روشنکننده بود، چون همیشه میخواستم به موفقیت برسم، اما هیچ وقت دقیقاً نمیدونستم باید چطور عمل کنم.
با راهنمایی کتاب، تصمیم گرفتم که اهدافم رو به وضوح بنویسم و برای هر کدوم یک برنامهریزی مشخص داشته باشم. به جای اینکه بگم “میخوام موفق بشم”، شروع کردم به نوشتن اهداف مشخص. مثلاً هدفم این شد که در مدت ۳ ماه به یک سطح مشخصی از آمادگی جسمانی برسم، یا در عرض یک ماه یک مهارت جدید یاد بگیرم.
با نوشتن اهدافم، دیدم که هر روز انگیزهام برای رسیدن به اونها بیشتر میشه. بهجای اینکه در برابر هر کاری که میخواستم انجام بدم از خودم سوال “چطور باید این کار رو انجام بدم؟” بپرسم، شروع به دنبال کردن گامهای مشخصی کردم که برای رسیدن به اهدافم لازم بود.
گام سوم: درک از اهمیت استمرار
برایان تریسی در کتابش تاکید میکند که موفقیت نیاز به تلاش مداوم و پیوسته داره. هیچوقت نباید از تلاشی که میکنید دست بکشید. حتی اگر نتایج فوری نباشه، باید به کار ادامه بدید.
این نکته خیلی مهم بود. من خودم همیشه فکر میکردم که اگر بعد از مدتی نتیجه نگیرم، باید کار رو رها کنم. اما حالا فهمیدم که تمام افرادی که موفق میشوند، کسانی هستند که همیشه ادامه میدهند، حتی زمانی که همه چیز سخت به نظر میاد. این تفکر باعث شد که در مواجهه با مشکلات و موانع، ناامید نشم و با انگیزه بیشتری به مسیرم ادامه بدم.
گام چهارم: شکرگزاری و حفظ نگرش مثبت
در نهایت، برایان تریسی به یکی از مهمترین عوامل در حفظ انگیزه اشاره میکند: شکرگزاری. او میگوید که باید هر روز از خودتان بخاطر موفقیتها و پیشرفتهای کوچکتان تشکر کنید. شکرگزاری باعث میشود که احساس مثبت شما بیشتر بشه و در نتیجه، انگیزهتان برای ادامه مسیر بیشتر بشه.
من شروع کردم به نوشتن چند جمله شکرگزاری هر روز قبل از خواب. این کار نه تنها ذهنم رو متمرکز میکرد، بلکه باعث میشد که بیشتر به موفقیتهای روزانهام توجه کنم و از هر لحظه شاد باشم.
در نهایت، فهمیدم که انگیزه فقط در نتیجه عمل به دست میآید. حالا وقتی کاری رو شروع میکنم، دیگه منتظر انگیزه نمیمونم. به جای اون، اولین گام رو برمیدارم و میدونم که با هر قدم، انگیزه بیشتر میشه و من به اهدافت نزدیکتر میشم.
💡نتیجهگیری: انگیزه، چیزی نیست که منتظرش باشیم
انگیزه یک فرآیند تدریجی است و هیچ راه میانبری برای رسیدن به موفقیت وجود ندارد. تنها با عمل کردن، داشتن اهداف مشخص و حفظ یک نگرش مثبت، میتوانیم به هر چیزی که میخواهیم برسیم.✨
دوره فروش موفق، رازهای تبدیل شدن به یک فروشنده حرفهای رو بهت نشون میده! با تکنیکهای کاربردی این دوره، فروشات رو چند برابر کن و به درآمد رویاییات برس. فرصت رو از دست نده، الان وقت موفقیته! برای تهیه این دوره از اینجا ببینید. کلیک کنید.