داستانی الهام گرفته از کتاب «راهنمای تجسم خلاق» نوشتهی شاکتی گواین

- نویسنده: گروه آموزشی قله
- انتشار: 20 اردیبهشت 04
- بدون دیدگاه
داستانی الهام گرفته از کتاب «راهنمای تجسم خلاق» نوشتهی شاکتی گواین
شروع داستان:
کتی، یه زن ۳۵ ساله از کالیفرنیا، مدتها توی زندگیش احساس سردرگمی میکرد. نه از شغلش راضی بود، نه رابطهای که توش گیر افتاده بود حالش رو خوب میکرد. هر روز صبح با حس بیانگیزگی از خواب بیدار میشد، قهوهشو میخورد، یه لبخند زورکی میزد و میرفت سر کار… ولی ته دلش یه چیزی خالی بود.
تا اینکه یه روز یکی از دوستاش کتابی بهش داد: راهنمای تجسم خلاق – شاکتی گواین
کتی اولش گفت: «اینم از اون کتاباس که میگه فقط تصور کن و همه چی درست میشه؟!» ولی چون دیگه واقعاً چیزی برای از دست دادن نداشت، گفت امتحانش میکنم.
✨ شروع با یه تمرین ساده
تو یکی از فصلهای کتاب، یه تمرین ساده پیشنهاد شده بود:
«هر روز چند دقیقه چشمهات رو ببند و خودتو در حال زندگیکردن اون چیزی که آرزوشو داری تصور کن. با جزئیات. با حس. با باور.»
کتی تصمیم گرفت فقط دو هفته این کار رو بکنه، ببینه چی میشه.
صبحها، قبل از اینکه موبایلشو چک کنه یا قهوه درست کنه، ۵ دقیقه مینشست و تصور میکرد:
🌞 توی یه خونه کوچیک نزدیک طبیعته، کنار یه پنجره که نور خورشید میتابه توش.
🎨 داره کار هنری انجام میده. نقاشی یا طراحی.
🧘♀️ احساس آرامش، شادی و آزادی.
🎨 اتفاقای کوچیک ولی عجیب
کتی میگه بعد از یه هفته، حس کرد یه چیزایی داره تغییر میکنه. نه اینکه یه شبه معجزه شه، ولی مثلاً:
- یه همکار قدیمی، بیمقدمه بهش پیام داد که اگه خواست یه کلاس طراحی هست توی یه موسسه کوچیک.
- شبها حس اضطرابش کمتر شد. و مهمتر از همه، امید توی دلش برگشت.
💼 قدمی برای شغل رویایی
با اینکه شغلش رو دوست نداشت، ولی به پیشنهاد کتاب، سعی کرد به جای غر زدن، ازش «برای رسیدن به هدف» استفاده کنه. پول جمع کرد، چند تا کلاس رفت، و به آرومی شروع کرد به ساخت یه پورتفولیو از کارهای هنری خودش. همزمان، هر روز تجسم خلاقش رو انجام میداد. و هر بار، تصویرش واضحتر و باورش واقعیتر میشد.
🌟 نقطه عطف
یه روز یکی از دوستاش توی اینستاگرام طرحاشو دید و گفت یه آشنا توی یه گالری کوچیک تو سانفرانسیسکو داره. یه قرار ملاقات گذاشتن و وقتی کتی رفت اونجا، مسئول گالری شگفتزده شد: «سبک کارات خیلی خاصه… حاضری یه نمایشگاه کوچیک داشته باشی؟»
کتی با چشمای گرد گفت: «واقعا؟!»
مسئول گالری لبخند زد و گفت: «تو خودتو باور داری، نه؟ از همین معلومه.»
اون شب کتی اشک ریخت. نه از غم، بلکه از شگفتی. چون تمام اون چیزی که تصور کرده بود، داشت به واقعیت تبدیل میشد.
🪄 چیزی که کتاب یادش داد
کتی میگه: «من همیشه فکر میکردم تجسم خلاق یعنی فقط آرزو کنی.
ولی بعد فهمیدم وقتی چیزی رو توی ذهن و قلبت باور میکنی، رفتار و انتخابهات ناخودآگاه باهاش همراستا میشن. و اینجاست که زندگی واکنش نشون میده.»
اون یاد گرفت: تجسم خلاق یه ابزار قدرتمنده، نه یه جادوی فانتزی.
- باید همزمان با تصویرسازی ذهنی، قدمهای کوچیک و واقعی هم برداشت.
- جهان دقیقاً همون چیزی رو بهت میده که تو عمیقاً باور داری لایقشی.
💡 نتیجه گیری:
تو هم امتحانش کن!
لازم نیست الان همه چیتو تغییر بدی. فقط یه گوشهی کوچیک از ذهنتو بده به چیزی که میخوای، نه چیزی که نمیخوای.
هر روز ۵ دقیقه تصویر واضح با احساس، نه فقط فکر.
ببین چی میشه. شاید یه روز، یه ایمیل کوچیک یا یه پیام ساده، مسیرتو عوض کرد. درست مثل کتی.✨
با دوره پاکسازی ضمیر ناخودآگاه، موانع ذهنیات رو حذف کن و به آرامش و موفقیت درونی برسی! این دوره با روشهای علمی بهت یاد میده چطور ذهنت رو بازسازی کنی. الان وقت تغییر بزرگه، شروع کن! برای تهیه این دوره از اینجا ببینید. کلیک کنید.