گروه آموزشی قله

شروع داستان:

مریم یک زن 35 ساله بود که همیشه در تلاش برای تغییر عادت‌های خود بود. او از همان ابتدا قصد داشت زندگی بهتری داشته باشد، اما همیشه در چرخه‌ای از تلاش‌های بی‌نتیجه گرفتار می‌شد. تغییرات کوچکی مثل پیاده‌روی روزانه، رژیم غذایی سالم، یا بهبود روابط اجتماعی، همیشه برای او چالش‌برانگیز بود. هر بار که تصمیم می‌گرفت یک عادت جدید را در زندگی‌اش وارد کند، بعد از مدت کوتاهی یا خسته می‌شد یا در وسط راه رها می‌کرد. این روند تکراری باعث شده بود که احساس کند هیچ‌وقت نمی‌تواند عادت‌های خوبی در زندگی‌اش ایجاد کند.

اما همه چیز وقتی تغییر کرد که مریم با کتاب “بهتر از قبل” از گرچن روبین آشنا شد. این کتاب به او نشان داد که دلیل شکست‌های پی در پی‌اش نه در ناتوانی او بلکه در نحوه‌ی انتخاب اهداف و استراتژی‌های غلط بود. گرچن روبین در کتابش توضیح می‌دهد که هر فرد دارای یک شخصیت خاص است که بر نحوه‌ی تعامل او با عادت‌ها تأثیر می‌گذارد. بر اساس این دیدگاه، مریم توانست نقاط ضعف خود را شناسایی کرده و تغییراتی را در سبک زندگی‌اش ایجاد کند.

شناسایی شخصیت عادت‌ساز

در اولین قدم، مریم تصمیم گرفت تا شخصیت خود را از نظر عادت‌سازی شناسایی کند. گرچن روبین در کتابش چهار نوع شخصیت عادت‌ساز را معرفی می‌کند:

1. افراد «واکنش‌گرا» که تمایل دارند به بیرون توجه کنند و تحت فشار دیگران تغییر می‌کنند.
2. افراد «درون‌گرا» که بیشتر به خودشان توجه دارند و می‌خواهند برای خودشان تغییر کنند.
3. افراد «چالش‌پذیر» که دوست دارند با چالش‌ها روبه‌رو شوند و در برابر هرگونه دستورات خارجی مقاومت دارند.
4. افراد «آسان‌گیر» که بیشتر از اینکه به رعایت قوانین و اصول اهمیت دهند، به راحتی به تغییرات عادت می‌کنند.

مریم متوجه شد که خود او جزو گروه «چالش‌پذیر» است. او در برابر هرگونه فشاری که از طرف دیگران وارد می‌شود مقاومت می‌کند و به همین دلیل تا به حال در پیاده‌سازی عادت‌ها شکست خورده بود. این موضوع برای او یک نقطه‌ی شروع مهم بود. او فهمید که باید از روش‌هایی استفاده کند که به خودش انگیزه بدهد، نه روش‌هایی که فقط بر اساس خواسته‌های دیگران باشد.

ایجاد عادت‌های کوچک و قابل انجام

مریم تصمیم گرفت از عادت‌های کوچک شروع کند. او به‌جای آنکه هدف‌های بزرگی مانند “ورزش 5 روز در هفته” را برای خود تعیین کند، هدفی کوچک‌تر و قابل انجام مانند “10 دقیقه پیاده‌روی روزانه” را انتخاب کرد. طبق گفته‌های گرچن روبین، یکی از کلیدهای موفقیت در ایجاد عادت‌های جدید این است که این عادت‌ها به اندازه کافی کوچک و قابل انجام باشند تا بتوانند به بخشی از زندگی روزمره تبدیل شوند.

در آغاز، مریم حتی به 10 دقیقه پیاده‌روی هم توجه زیادی نمی‌کرد، اما با گذشت زمان و دیدن تغییرات مثبت، تصمیم گرفت که این زمان را به تدریج افزایش دهد. از 10 دقیقه شروع کرد، سپس به 20 دقیقه و در نهایت به 40 دقیقه پیاده‌روی روزانه رسید. این تغییرات کوچک، باعث شد که به راحتی به پیاده‌روی عادت کند و احساس کند که این فعالیت جزء جدایی‌ناپذیر روزشده است.

نقش انگیزه در موفقیت

یکی دیگر از نکات کلیدی که مریم از کتاب “بهتر از قبل” آموخت، اهمیت انگیزه در فرآیند تغییر بود. گرچن روبین تأکید می‌کند که اگر انگیزه درونی نباشد، حتی با بهترین برنامه‌ها هم نمی‌توان به موفقیت رسید. بنابراین، مریم تصمیم گرفت که برای هر پیاده‌روی که انجام می‌دهد، یک پاداش کوچک برای خود در نظر بگیرد. او گاهی به خود اجازه می‌داد تا یک فنجان چای دلخواه بنوشد یا به تماشای یک قسمت از سریال مورد علاقه‌اش بپردازد.

این پاداش‌ها، نه تنها به او انگیزه می‌داد بلکه به او کمک می‌کرد که حس خوبی از انجام این کار داشته باشد و این احساس خوب به نوبه خود باعث می‌شد که پیاده‌روی برایش تبدیل به یک عادت روزانه شود.

چالش‌های درونی و مواجهه با شکست‌ها

اما همه چیز به این راحتی هم پیش نرفت. مریم همچنان با چالش‌های درونی زیادی روبه‌رو بود. گاهی اوقات، از پیاده‌روی منصرف می‌شد و احساس می‌کرد که باید منتظر روزی «مناسب‌تر» باشد. در این مواقع، یادآوری نکات کتاب “بهتر از قبل” به او کمک می‌کرد. او به خود می‌گفت: «این عادت یک فرآیند است و به مرور زمان می‌توان به آن عادت کرد.»

در این مراحل، مریم همچنین از قدرت روتین‌ها و نظم در زندگی آگاه شد. گرچن روبین توضیح می‌دهد که روتین‌های مشخص و پایدار، حتی در صورت کم بودن زمان، می‌توانند به نتایج بزرگی منجر شوند. مریم شروع به ساخت روتین‌هایی ساده کرد و حتی در روزهای شلوغ، پیاده‌روی 10 دقیقه‌ای را فراموش نمی‌کرد.

نتیجه نهایی

ماه‌ها گذشت و مریم به وضوح تغییرات مثبت در زندگی‌اش مشاهده کرد. پیاده‌روی‌های روزانه نه تنها بر سلامت جسمی‌اش تأثیر گذاشت بلکه به او انرژی و آرامش روانی نیز بخشید. او دیگر درگیر آن احساس «شکست» همیشگی نبود. حالا احساس می‌کرد که حتی کوچک‌ترین تلاش‌ها در ایجاد عادت‌ها می‌تواند به تغییرات بزرگ منجر شود.

مریم از مسیر خود یاد گرفت که تغییرات مهم نه در یک شب بلکه در طول زمان و با تلاش مداوم به وجود می‌آید. او دیگر نه فقط در پیاده‌روی که در دیگر جنبه‌های زندگی‌اش نیز از روش‌های روبین برای ساخت عادت‌های مثبت استفاده می‌کرد.