داستانی الهام گرفته از کتاب “وضعیت آخر: من خوب هستم، شما خوب هستید” از تامس هریس

- نویسنده: گروه آموزشی قله
- انتشار: 22 اردیبهشت 04
- بدون دیدگاه
کتاب “وضعیت آخر: من خوب هستم، شما خوب هستید” از تامس هریس یکی از آثار معروف در زمینه روانشناسی و تحلیل رفتار انسانی است. این کتاب به مفاهیم اصلی تحلیل رفتار متقابل پرداخته و به خواننده کمک میکند تا الگوهای ارتباطی خود و دیگران را بهتر درک کرده و نحوه تعامل با افراد مختلف را بهبود بخشند. در این کتاب، هریس مفاهیم جالب و مفیدی را برای درک رفتارها و روابط انسانی معرفی میکند. در ادامه داستانی الهام گرفته از این کتاب می خوانید که مربوط به مردی به نام “آقای احمدی” است. آقای احمدی یک مدیر موفق در یک شرکت بزرگ بود. او در کارش بسیار موفق بود و بهطور مداوم به دنبال پیشرفت و ارتقای خود بود. اما با این حال، در روابط شخصیاش دچار مشکلاتی بود که زندگیاش را تحت تأثیر قرار داده بود.
شروع داستان:
آقای احمدی همیشه بهعنوان یک فرد جدی و پرکار شناخته میشد. او تمام انرژیاش را در کار و وظایف حرفهای خود صرف میکرد و کمتر به روابط شخصی و خانوادگی توجه میکرد. از سوی دیگر، همسرش نرگس، همیشه از او ناراضی بود و احساس میکرد که در زندگی مشترک، سهمی از توجه و محبت ندارد.
نرگس چندین بار به آقای احمدی گفته بود که او هیچوقت، وقت کافی برای خانواده ندارد و بیشتر اوقات، خودش را در شغلش گم کرده است. اما احمدی همیشه با جوابهایی چون “من برای شما کار میکنم” یا “من این کارها را برای بهبود زندگیمان انجام میدهم” سعی میکرد از زیر بار مسئولیتهای عاطفی شانه خالی کند.
دوران تحول: ورود به دنیای “تحلیل رفتار متقابل“
یک روز، وقتی آقای احمدی در حال مطالعه کتابی بود که دربارهی روانشناسی و روابط انسانی نوشته شده بود، با مفهوم تحلیل رفتار متقابل آشنا شد. در این کتاب به شرح این موضوع پرداخته شده بود که چگونه افراد در ارتباطات خود از سه حالت رفتاری “والد”، “بالغ” و “کودک” استفاده میکنند.
آقای احمدی متوجه شد که در بسیاری از تعاملاتش با نرگس، بیشتر از “حالت والد” خود استفاده میکند. در این حالت، او احساس میکرد که باید یک فرد کنترلکننده باشد و برای همه تصمیمات زندگیشان قانونگذاری کند. در نتیجه، نرگس همیشه احساس میکرد که تحت فشار است و هیچگاه فرصت ندارد تا خودش را بهطور کامل نشان دهد. این الگوی رفتاری باعث شده بود که رابطهشان با مشکل روبهرو شود.
فهمیدن نقشهای مختلف در ارتباطات
پس از اینکه آقای احمدی بیشتر با تحلیل رفتار متقابل آشنا شد، تصمیم گرفت که تغییراتی در رفتار خود ایجاد کند. او یاد گرفت که باید از حالت “والد” فاصله بگیرد و بیشتر از “حالت بالغ” خود استفاده کند. در حالت بالغ، فرد میتواند بدون قضاوت و با نگاه واقعبینانه به مسائل نگاه کند و تصمیمگیریهایی منطقی و شفاف اتخاذ کند.
آقای احمدی با خود فکر کرد: «اگر بخواهم مشکلات خود را حل کنم و رابطهام را با نرگس بهبود ببخشم، باید ابتدا از خودم شروع کنم.» او شروع به اعمال تغییرات کوچک در رفتار خود کرد. وقتی نرگس از او انتقاد میکرد یا ناراحت بود، بهجای اینکه واکنشهای والدگونه نشان دهد، آرام و منطقی به صحبتهای او گوش میداد و سعی میکرد دیدگاههای نرگس را درک کند.
تحول در روابط: تغییر وضعیت
چند هفته بعد، تغییرات ملموسی در روابط آنها مشاهده شد. نرگس احساس میکرد که بیشتر شنیده میشود و بهطور جدیتری در تصمیمات زندگی مشترک مشارکت دارد. او دیگر احساس نمیکرد که فقط باید به دستورات همسرش عمل کند. بهعکس، او شروع به ابراز نظر و احساسات خود بهصورت آزادانهتر کرد.
در این زمان، آقای احمدی همچنین متوجه شد که بیشتر از “حالت کودک” خود هم استفاده کرده بود، بهویژه در مواقعی که احساس میکرد در موقعیت ضعف قرار دارد. در این حالت، او به دنبال جلب توجه و محبت دیگران بود و نمیتوانست بهطور مستقل تصمیمگیری کند. حالا، با استفاده از “حالت بالغ”، او بهجای نیاز به تایید و محبت از دیگران، به استقلال عاطفی بیشتری دست یافته بود.
وضعیت آخر
آقای احمدی و نرگس متوجه شدند که در رابطهشان تغییرات بزرگی رخ داده است. آنها اکنون در حالتی قرار داشتند که میتوانستند بهطور آزادانهتر و شفافتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. در حقیقت، با استفاده از مفاهیم کتاب “وضعیت آخر” و تحلیل رفتار متقابل، آقای احمدی توانسته بود روابطش را از حالت “والد و کودک” به یک رابطه متعادل و بالغ تبدیل کند.
آقای احمدی حالا میدانست که برای داشتن روابط بهتر با دیگران، باید از موقعیتهای مختلفی که در آنها قرار دارد، آگاه باشد. او فهمید که وقتی در “حالت بالغ” قرار بگیرد، میتواند تصمیمات بهتری بگیرد و روابط مؤثرتری بسازد. نرگس نیز با دیدن تغییرات شوهرش، شروع به تغییرات در رفتار خود کرد و اکنون آنها میتوانستند بهطور مشترک برای آیندهی خود تصمیم بگیرند.
درسهایی که از این داستان میآموزیم:
- آگاهی از نقشهای مختلف در ارتباطات: شناختن و درک نقشهایی که در روابط خود داریم، میتواند کمک کند تا ارتباطات مؤثرتری بسازیم. در این داستان، آقای احمدی متوجه شد که استفاده زیاد از “حالت والد” باعث مشکلاتی در روابط شده بود.
- نقش بالغ: تصمیمات منطقی و آگاهانه از “حالت بالغ” میتواند به ایجاد روابط سالمتر و بهبود وضعیتهای پیچیده کمک کند.
- توانایی شنیدن و درک دیگران: وقتی که فرد بهطور کامل به صحبتهای دیگران گوش دهد و دیدگاههای آنها را درک کند، میتواند روابط بهتری ایجاد کند.
- تغییرات تدریجی: تغییرات بزرگ همیشه بهطور یکباره رخ نمیدهند، بلکه نیاز به زمان و تلاش مداوم دارند. آقای احمدی با تغییرات کوچک اما مؤثر توانست رابطهاش را بهبود بخشد..
💡نتیجه گیری:
این داستان میتواند الهامبخش کسانی باشد که در روابطشان با دیگران مشکلاتی دارند و بهدنبال راههایی برای بهبود ارتباطات خود هستند. با درک و اعمال مفاهیم کتاب “وضعیت آخر”, افراد میتوانند روابط بهتری بسازند و زندگی عاطفی خود را تغییر دهند.✨
دوره جذب همسر ایدهآل بهت کمک میکنه عشق واقعی و شریک زندگی مناسب خودت رو پیدا کنی! با آموزشهای جذاب این دوره، روابط عاطفی موفق و پایدار بساز. همین امروز برای زندگی عاشقانهات قدم بردار! برای تهیه این دوره از اینجا ببینید. کلیک کنید.