داستانی الهام گرفته از کتاب «پیرو قلب خود باشید» از اندرو متیوس

- نویسنده: گروه آموزشی قله
- بدون دیدگاه
داستانی الهام گرفته از کتاب «پیرو قلب خود باشید» نوشته ی اندرو متیوس
شروع داستان:
لیزا یه دختر ۳۲ ساله بود که تو یه شرکت بیمه تو بخش بایگانی کار میکرد. روزهاش شبیه هم بودن: صبح زود، ترافیک، کامپیوتر، کاغذبازی، و یه عالمه حس بیهودگی. نه اینکه کارش بد باشه، ولی ته دلش میدونست این چیزی نیست که براش ساخته شده باشه.
هر روز توی مسیر برگشت به خونه، با خودش فکر میکرد: “واقعاً این قراره تا ۳۰ سال دیگه زندگی من باشه؟“
تا اینکه یه روز اتفاقی، توی یه کتابفروشی کوچیک، چشمش افتاد به کتابی به اسم: “پیرو قلب خود باشید…”
خندید و گفت: “کاش به همین راحتی بود.”“
ولی کتابو برداشت، ورق زد، و جذب لحن صمیمی و حرفهای ساده و واقعی اندرو متیوس شد. همون شب شروع کرد به خوندن… و زندگیش یواشیواش تغییر کرد.
جرقهی اول: صدای قلبت رو بشنو
توی یکی از فصلهای کتاب، اندرو یه جملهی ساده ولی خیلی مهم نوشته بود:
“اگر چیزی درونت هست که مدام صداش رو میشنوی، اون رو جدی بگیر. اون صدای قلبته.”
لیزا یادش افتاد به علاقهی قدیمیش به یوگا. وقتی نوجوان بود، یه دورهی کوتاه یوگا رفته بود و همیشه احساس آرامش میکرد.
ولی مثل خیلیها، با درس و دانشگاه و زندگی واقعی، اون علاقه رو گذاشته بود کنار.
همون شب، یه برگه آورد، و نوشت: “اگه هیچ محدودیتی نداشتم، دلم میخواست چی کار کنم؟“
جوابش ساده بود: “مربی یوگا بشم و به بقیه کمک کنم آرومتر، سالمتر و خوشحالتر زندگی کنن.”
نوشتن این جمله باعث شد اشک تو چشماش جمع بشه. چون فهمید سالهاست خودش رو فراموش کرده.
کتاب اندرو میگه: “قرار نیست یکشبه به همهچی برسی. فقط کافیه شروع کنی، حتی با یه قدم کوچیک.”
لیزا تو گوگل سرچ کرد: “کلاس مقدماتی یوگا”. یه کلاس آخر هفته تو پارک نزدیک خونهش پیدا کرد. با کلی استرس ثبتنام کرد و رفت.
بار اول که تو اون کلاس نشست، حس کرد خونهست. حس کرد بدنش، ذهنش، و روحش دارن نفس میکشن.
از همون هفته، جمعههاش شد روز “لیزا و یوگا“.
مقاومت ذهن: ولی من پول لازم دارم!
بعد از یکی دو ماه، دلش میخواست بیشتر وقتش رو صرف یوگا کنه. ولی ذهنش شروع کرد به غر زدن:
“تو که مربی نیستی”
“آخه کی میاد کلاس تو؟“
“شغل بیمه رو ول کنی از کجا پول درمیاری؟”
ولی توی کتاب، اندرو یه تکنیک جالب یاد داده بود. میگفت وقتی این فکرای ترسناک میان، بهشون بگو:
“ممنون از نگرانیت، ولی من انتخاب میکنم به جای ترس، به مسیرم اعتماد کنم.”
و همینطور هم شد. لیزا شروع کرد به شرکت در کلاسهای مربیگری یوگا، مدارک مقدماتی مربیگری یوگا رو گرفت، و بعد از 8 ماه، به صورت نیمهوقت توی یه باشگاه شروع به تدریس کرد.
زندگیای که ساخته بود، شبیه خواب بود!
حالا دو سال گذشته. لیزا کار دفتری رو ول کرده. یه پیج اینستاگرامی داره با هزاران دنبالکننده. توی یه فضای کوچیک ولی دلنشین کلاسهای حضوری یوگا برگزار میکنه، و از همه مهمتر، هر روز صبح با انگیزه بیدار میشه.
نه اینکه همهچی بیدردسر بوده. نه. ترس بوده، شکست بوده، شک بوده. ولی هر بار برمیگشته به اصل ماجرا:
“آیا دارم از ته دل زندگی میکنم؟ دارم قلبم رو دنبال میکنم؟” اگه جواب “آره” بوده، ادامه داده.
💡نتیجه گیری:
چی یاد میگیریم از لیزا و کتاب اندرو متیوس؟
✅ قلبت خیلی وقتا میدونه چی میخوای، ولی ذهنت سرکوبش میکنه. صدای قلبتو بشنو.
✅ با یه قدم کوچیک شروع کن. شروع کردن از رویاپردازی قویتره.
✅ نذار ترس از بیپولی یا قضاوت بقیه تو رو توی یه زندگی متوسط حبس کنه.
✅ هیچکس از اول حرفهای نبوده. لذتِ مسیر، تو یادگرفتنه.
✅ تو هم میتونی. نه چون خاصی، چون تصمیم گرفتی به ندای قلبت گوش بدی.
داستان لیزا شاید ساده باشه، ولی پر از درسه. اگه الان داری اینو میخونی و ته دلت یه چیزی داره میگه “وقتشه که عوض بشی”، بهش گوش کن. تو فقط یه بار زندگی میکنی. بذار قلبت راه رو شونت بده.✨
دوره جذب همسر ایدهآل بهت کمک میکنه عشق واقعی و شریک زندگی مناسب خودت رو پیدا کنی! با آموزشهای جذاب این دوره، روابط عاطفی موفق و پایدار بساز. همین امروز برای زندگی عاشقانهات قدم بردار! برای تهیه این دوره از اینجا ببینید. کلیک کنید.