گروه آموزشی قله

شروع داستان: 

آلیس یک زن ۳۲ ساله بود که در شرایط زندگی سختی قرار داشت. او نه تنها در زندگی شخصی خود با مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کرد، بلکه از نظر شغلی نیز احساس می‌کرد که در یک دور باطل گیر کرده است. آلیس از نظر مالی در وضعیت خوبی نبود و همیشه احساس می‌کرد که نمی‌تواند از پس مشکلات خود برآید. علاوه بر این، رابطه آلیس با خانواده و دوستانش هم تحت فشار بود. او نمی‌توانست احساسات واقعی خود را با دیگران در میان بگذارد و همیشه نگران قضاوت دیگران بود.

آلیس در این شرایط به شدت دچار احساس بی‌ارزشی و ناامیدی شده بود. او هر روز از خواب بیدار می‌شد و با افکار منفی و شکایت‌های درونی از خود، روزش را آغاز می‌کرد. هر وقت مشکلی پیش می‌آمد، آلیس به جای اینکه به راه‌حل فکر کند، خود را ملامت می‌کرد و احساس می‌کرد که هیچ چیزی در زندگی‌اش درست پیش نمی‌رود.

یکی از روزها، آلیس در حین گشت و گذار در نمایشگاه کتاب با کتاب «تأییدات مثبت درها را می‌گشاید» از لوئیز ال هی روبه‌رو شد. این کتاب توجهش را جلب کرد، زیرا آنچه در روی جلد نوشته شده بود، برایش جذاب به نظر می‌رسید: «کلمات شما می‌توانند درهای جدیدی را در زندگی‌تان باز کنند.» آلیس کتاب را خرید و شروع به خواندن آن کرد.

آشنایی با تأییدات مثبت

وقتی آلیس کتاب را شروع کرد، اولین چیزی که متوجه شد این بود که اکثر مشکلات او، نه به خاطر شرایط بیرونی بلکه به دلیل افکار و باورهای محدودکننده‌ای بود که در ذهنش داشت. لوئیز ال هی در کتابش به این نکته اشاره می‌کند که ما خود را با افکار منفی‌مان محدود می‌کنیم و این افکار منفی تأثیر مستقیمی بر احساسات و عملکرد ما دارند.

آلیس فهمید که باید نگرش خود را تغییر دهد و شروع به استفاده از تأییدات مثبت کند. لوئیز توضیح می‌دهد که تأییدات مثبت جملاتی هستند که به طور خاص برای تغییر نگرش‌های منفی به نگرش‌های مثبت طراحی شده‌اند. این جملات، وقتی که با باور قلبی تکرار شوند، می‌توانند تأثیرات شگرفی بر ذهن ناخودآگاه بگذارند و به تدریج واقعیت زندگی فرد را تغییر دهند.

آلیس شروع به تمرین تأییدات مثبت کرد. اولین تأییدی که برای خود ساخت این بود: «من ارزشمند و شایسته‌ی موفقیت هستم.» او هر روز صبح و شب این جمله را تکرار می‌کرد، حتی زمانی که احساس می‌کرد به آن اعتقادی ندارد. او به خودش یادآوری می‌کرد که حتی اگر شرایط بیرونی‌اش هنوز تغییر نکرده باشد، تغییرات درونی او آغاز شده است.

گام دوم: مواجهه با مشکلات

آلیس به سرعت متوجه شد که مشکلات زندگی‌اش تنها به دلیل نگرش منفی و باورهای محدودکننده‌اش به وجود آمده‌اند. او یاد گرفت که باید از نگرش «شکست‌محور» خود خارج شود و به جای تمرکز بر مشکلات، بر فرصت‌ها و راه‌حل‌ها تمرکز کند. او تأییدات جدیدی برای خود ایجاد کرد، مانند: «من قدرت تغییر و رشد دارم.» این تأییدات به او کمک می‌کرد تا از مشکلات نترسد و آنها را فرصتی برای یادگیری و پیشرفت ببیند.

چند هفته بعد، آلیس با یکی از مشکلات بزرگ زندگی‌اش روبه‌رو شد. او در محل کارش با یک بحران بزرگ مواجه شد که باعث شد احساس کند همه چیز در حال فروپاشی است. اما به جای اینکه مانند گذشته تسلیم افکار منفی و اضطراب شود، این بار شروع به استفاده از تأییدات مثبت کرد. او به خود گفت: «من قادر به حل مشکلات هستم و این بحران نیز گذراست.» به این ترتیب، توانست خود را آرام کند و با ذهنی باز و متمرکز به حل مشکل بپردازد.

گام سوم: تغییر در روابط

یکی از بزرگ‌ترین تغییراتی که در آلیس مشاهده شد، تأثیر تأییدات مثبت بر روابط شخصی‌اش بود. او همیشه از ابراز احساسات خود ترس داشت و به همین دلیل روابطش با خانواده و دوستانش تحت تأثیر قرار گرفته بود. اما با شروع به استفاده از تأییدات مثبت، آلیس متوجه شد که وقتی خودش را بیشتر دوست دارد و به خود احترام می‌گذارد، می‌تواند روابط بهتری با دیگران برقرار کند.

او جمله‌ای جدید به تأییدات خود اضافه کرد: «من شایسته محبت و احترام هستم.» این جمله به او کمک کرد تا احساس امنیت بیشتری در روابطش داشته باشد. آلیس شروع به ابراز احساسات خود کرد و با دیگران ارتباط صادقانه‌تری برقرار کرد. او یاد گرفت که باید به خودش احترام بگذارد و در نتیجه دیگران نیز به او احترام می‌گذاشتند.

گام چهارم: موفقیت شغلی

پس از چند ماه تمرین تأییدات مثبت، آلیس شاهد تغییرات بزرگی در زندگی حرفه‌ای‌اش نیز شد. او به جای اینکه خود را در برابر شکست‌ها و اشتباهاتش ناامید کند، شروع به تمرکز بر نقاط قوت خود کرد. او تصمیم گرفت که به دنبال فرصت‌های جدید در شغل خود بگردد و با استفاده از تأییدات مثبت مانند «من به راحتی فرصت‌های جدید شغلی را جذب می‌کنم.»، توانست شغل بهتری پیدا کند که با علاقه‌هایش هم‌خوانی بیشتری داشت.

آلیس به این نتیجه رسید که موفقیت تنها به شرایط بیرونی بستگی ندارد، بلکه بیشتر به نگرش درونی و باورهای خود فرد مربوط است. او توانست با تغییر نگرش و استفاده از تأییدات مثبت، زندگی‌اش را از بحران به سوی موفقیت هدایت کند.