داستانی الهام گرفته از کتاب “انرژی مثبت” از جودیت اورلف

- نویسنده: گروه آموزشی قله
- بدون دیدگاه
کتاب انرژی مثبت از جودیت اورلف یکی از کتابهای تاثیرگذار در زمینه روانشناسی و انرژیهای مثبت است. جودیت اورلف در این کتاب، تجربیات و مشاهدات خودش رو از کار با افرادی که با مشکلات روانی و انرژیهای منفی دست و پنجه نرم میکردن، به اشتراک گذاشته. در ادامه داستان الهام گرفته از کتاب را می خوانید که در رابطه با زنی به نام آناست که با استفاده از تکنیکهای ساده، موفق میشه انرژیهای منفی رو از خودش دور کنه و به آرامش و شادی واقعی برسه.
شروع داستان:
آنا زنی بود که سالها با استرس، اضطراب و انرژیهای منفی زندگی میکرد. اون همیشه احساس میکرد که یه چیزی در زندگیاش کمه. هر روز با احساس خستگی و نگرانی از خواب بیدار میشد و به خاطر مشغلههای کاری و روابط پیچیدهای که داشت، نمیتونست آرامش رو پیدا کنه. بیشتر اوقات، زمانی که به آنا نگاه میکردی، میدیدی که با یه بار سنگین از نگرانی و استرس روبهروست.
این وضعیت، نه تنها بر روحیهاش تاثیر گذاشته بود، بلکه سلامت جسمانیش رو هم تحت تاثیر قرار داده بود.
یک روز، آنا به توصیه یکی از دوستانش، به سراغ جودیت اورلف میره. دوستش بهش گفته بود که جودیت در زمینه مقابله با انرژیهای منفی تخصص داره و ممکنه بتونه به آنا کمک کنه. آنا با کمی تردید اما در عین حال با امید به اینکه شاید این بار بتونه از این وضعیت بیرون بیاد، به مشاوره با جودیت اورلف میره.
جودیت توی اولین جلسه با آنا، به او گفت که یکی از مشکلات اصلی که او باهاش روبهرو بود، این بود که انرژیهای منفی زیادی از محیط اطرافش دریافت میکرد و این انرژیها رو به خودش جذب میکرد. این انرژیهای منفی باعث میشد که آنا همیشه احساس خستگی و بیحالی کنه و نتونه از زندگی لذت ببره.
جودیت به آنا توضیح داد که در دنیای امروز، خیلی از ما بدون اینکه متوجه باشیم، انرژیهای منفی رو از افراد، مکانها و حتی افکار خودمون جذب میکنیم. این انرژیهای منفی به تدریج میتونن باعث بیماریهای جسمی و روحی بشن. اما جودیت به آنا گفت که هیچ چیزی غیرقابل تغییر نیست و با انجام تمرینات ساده میشه این انرژیهای منفی رو از بین برد و به جای اونها، انرژیهای مثبت رو جذب کرد.
در اولین مرحله، جودیت از آنا خواست که هر روز وقتی از خواب بیدار میشه، چند دقیقه به نفس کشیدن عمیق و آرام بپردازه. این کار کمک میکرد که آنا از انرژیهای منفی روز قبل جدا بشه و بتونه با ذهنی باز و خالی از اضطراب شروع به روز کنه.
جودیت همچنین به آنا توصیه کرد که بیشتر به محیط اطرافش توجه کنه و به جای اینکه خودشو در معرض افراد و موقعیتهای منفی قرار بده، سعی کنه به مکانهایی بره که براش آرامشبخش و مثبت هستن. به گفته جودیت، هر چیزی که به محیط اطراف وارد میکنیم، میتونه تأثیر زیادی بر روحیه و انرژی ما بذاره. بنابراین، آنا باید روی انتخاب دوستان، همکاران و حتی مکانهای گذران اوقات فراغت بیشتر دقت میکرد.
در مرحله بعدی، جودیت به آنا یاد داد که چگونه باید به انرژیهای خود و دیگران واکنش نشون بده. جودیت توضیح داد که بسیاری از ما وقتی با آدمهای منفی یا موقعیتهای استرسزا مواجه میشیم، به طور ناخودآگاه این انرژیها رو به خودمون جذب میکنیم. اما آنا باید یاد میگرفت که در برابر این انرژیهای منفی، مثل یک سپر محافظ عمل کنه و اجازه نده که این انرژیها به درونش نفوذ کنه. یکی از تکنیکهای سادهای که جودیت به آنا آموزش داد، این بود که وقتی با افراد منفی روبهرو میشه، از خود یک سپر نورانی تصور کنه که دور بدنش رو میگیره و انرژیهای منفی به هیچوجه وارد این سپر نمیشن.
آنا تصمیم گرفت این تکنیکها رو به طور جدی امتحان کنه. در هفتههای اول، خیلی سخت بود و آنا احساس میکرد که تغییرات زیادی نمیبینه. اما به مرور زمان، شروع کرد به احساس کردن تفاوتهای کوچیک اما مهم. اولین تغییر بزرگ زمانی بود که آنا متوجه شد دیگه هنگام بیدار شدن از خواب، اون استرسهای قدیمی رو احساس نمیکنه. هر روز با انرژی بیشتری از خواب بیدار میشد و آماده بود که روز رو با ذهنی مثبت و آرام شروع کنه.
یکی از لحظات تاثیرگذار در این سفر، زمانی بود که آنا در یک جلسه کاری مهم شرکت کرد. در گذشته، هر وقت با چنین جلساتی روبهرو میشد، اضطراب زیادی داشت و همیشه نگران بود که اشتباهی بکنه یا نظر منفی بشنوه. اما این بار، به جای نگرانی، تصمیم گرفت از تکنیکهایی که یاد گرفته بود استفاده کنه. به جای تمرکز بر ترسها و افکار منفی، تمرکزش رو روی نتایج مثبت گذاشت و با اعتماد به نفس بیشتری در جلسه حاضر شد.
نتیجه؟ نه تنها جلسه موفقیتآمیز بود، بلکه به آنا این اعتماد به نفس رو داد که میتونه در هر شرایطی، حتی وقتی با چالشهای سخت روبهرو میشه، انرژی مثبت رو جذب کنه و از اون برای پیشرفت خودش استفاده کنه.
چند ماه بعد، آنا دیگر فردی نبود که قبلاً بود. حالا او میدانست که کنترل انرژیهای مثبت و منفی در دستان خودش است و با تمرین و توجه به خودش میتونه زندگیای آرام و پر از شادی بسازه. او دیگر نه تنها از محیط اطرافش انرژی منفی جذب نمیکرد، بلکه به دیگران هم کمک میکرد تا از انرژیهای مثبت استفاده کنن و زندگی بهتری داشته باشن.
💡 نتیجه گیری:
این داستان از انرژی مثبت نشون میده که با انجام تغییرات ساده در ذهنیت و رفتار، میتونیم انرژیهای منفی رو از خودمون دور کنیم و به جای اونها، انرژیهای مثبت رو به زندگیمون وارد کنیم.✨
دوره جذب همسر ایدهآل بهت کمک میکنه عشق واقعی و شریک زندگی مناسب خودت رو پیدا کنی! با آموزشهای جذاب این دوره، روابط عاطفی موفق و پایدار بساز. همین امروز برای زندگی عاشقانهات قدم بردار! برای تهیه این دوره از اینجا ببینید. کلیک کنید.