داستانی الهامگرفته از کتاب «بازسازی زندگی» نوشته شریل ریچاردسون

- نویسنده: گروه آموزشی قله
- بدون دیدگاه
داستانی الهامگرفته از کتاب «بازسازی زندگی» نوشته ی شریل ریچاردسون
شروع داستان:
ناهید یه زن ۴۰ سالهی مهربون و همیشه خندان بود. دستبهخیر، دلسوز، و از اونایی که همه بهش زنگ میزدن تا درد دل کنن. ولی کسی نمیپرسید خودش حالش خوبه یا نه. یه روز که با دوستش سحر تو کافه نشسته بود، وسط خندههای روتین و حرفای تکراری، یهو زد زیر گریه. بیهوا. سحر هول شد. گفت: ناهید؟ چی شده؟
ناهید با صدایی که میلرزید گفت: نمیدونم… فقط خستم. از همه چی… از خودم… از این زندگی…
این همون لحظهای بود که ناهید فهمید: دیگه نمیتونه همینطوری ادامه بده.
🪞کشف جملهای که زلزله به پا کرد
اون شب، سحر یه کتاب گذاشت تو کیف ناهید: بازسازی زندگی – شریل ریچاردسون
یه جمله از اون کتاب زندگی ناهید رو متحول کرد: «اگه زندگیت رو با خواستههای دیگران پر کنی، کمکم جایی برای خودت باقی نمیمونه.»
ناهید با خودش گفت: یعنی چی؟ مگه این خودخواهی نیست که بخوام به فکر خودم باشم؟!
من همیشه خواستم دختر خوبی باشم، خواهر خوبی، همسر خوبی… چون نمی خواستم بقیه از من ناراحت بشن فقط سعی کردم تایید دیگران و بگیرم
ولی هیچوقت نپرسیدم برای خودم چی خوبه!
🚧 شروع بازسازی
ناهید تصمیم گرفت برای اولین بار، “نه” گفتن رو تمرین کنه.
اولین تستش؟ خواهرش که زنگ زد و گفت:
– فردا میتونی بیای بچههامو نگه داری؟ ناهید که هزار تا کار عقبافتاده داشت، گفت: عزیزم نه، فردا باید یه کم به خودم برسم. واقعاً نمیتونم.
اون لحظه قلبش تند تند میزد. چون همیشه عادت داشت همه رو راضی نگه داره. اما وقتی حرفشو زد، حس کرد انگار یه کوه از دوشش برداشته شده.
🌱 قدمهای کوچیکِ تغییر
شریل ریچاردسون تو کتابش میگه: «بازسازی زندگی با کارهای بزرگ شروع نمیشه. با یک بله به خودت شروع میشه.»
ناهید شروع کرد به این کارای کوچیک:
- هر صبح ۱۰ دقیقه فقط برای خودش چای میخورد و موسیقی گوش میداد.
- آخر هفتهها یهجورایی وقت میذاشت بره پیادهروی یا یه کافهی خلوت.
- دفترچهای برداشت و شروع کرد به نوشتن: چی دوست داره؟ چی دوست نداره؟ از چی فرار میکنه؟ به چی کشش داره؟
و خیلی زود فهمید بیشتر عمرشو با ترس، تعارف و توقع دیگران گذرونده.
💔 رابطهای که باید تموم میشد
ناهید یه رابطهی طولانی با همسرش داشت، ولی سالها بود فقط اسمش رابطه بود. هیچ عشقی، حمایتی، درکی توش نبود.
تا قبل از خوندن این کتاب، همیشه میگفت:
– خب، همه همینن دیگه. کی گفته زندگی عاشقانهست؟ ولی حالا یه چیزایی تو دلش روشن شده بود.
فهمید که حق داره بخواد دیده شه. بخواد دوست داشته شه، بخواد رشد کنه، بخواد خودش باشه.
تصمیم سختی بود، ولی بعد از چند ماه فکر و مشورت، با احترام جدا شد. نه با دعوا، نه با بغض. با آرامش، چون بالاخره به خودش گوش داده بود.
✨ کشف دوبارهی “خود واقعی“
ناهید بعد از اون، انگار تازه متولد شده بود. کلاس یوگا رفت. دورهی آنلاین طراحی گرفت. وبلاگ زد.
شروع کرد به نوشتن تجربههاش از زندگی، از زن بودن، از مادر بودن، از خسته بودن… و هر بار که یکی براش پیام میداد:
– نوشتههاتو خوندم، منم دقیقاً اینجام… همین جایی که تو هستی احساس میکرد به مسیر درستی اومده.
📖 نقلقولهایی که همراش بودن
ناهید چندتا جمله رو توی دفتر یادداشتش همیشه مینوشت. از همون کتاب:
«با مراقبت از خودت، به دیگران هم الهام میدی که همین کارو بکنن.»
- «شجاعت یعنی زندگی کردن با انتخابهای خودت، حتی وقتی دیگران نمیفهمن.»
- «گاهی باید چیزهایی رو ول کنی تا فضا برای بهتر شدن باز بشه.»
الان ناهید دیگه همون زن همیشه خندان الکی نیست، الان دیگه خنده هاش از ته دل و واقعیه. خودش رو میشناسه.
بلد شده مرز داشته باشه. بلده کی بگه “بله” و کی بگه “نه”.
💡نتیجه گیری:
شریل ریچاردسون توی کتابش نشونمون میده که بازسازی زندگی یعنی برگردی به خودت.
یعنی بدونی تو فقط واسه راضی نگه داشتن دیگران نیومدی.
تو هم حق داری، هم اجازه داری، هم قدرت داری که زندگیتو بسازی؛ به سبک خودت.
کتاب بازسازی زندگی می تونه توی مسیر خودسازی بهت کمک کنه.✨
دوره رهایی از افسردگی مثل یه نور امید، بهت کمک میکنه از تاریکی خارج شی و دوباره شادی رو تجربه کنی! با ابزارهای ساده و کاربردی، زندگیت رو پر از حس خوب کن. همین حالا برای خودت یه قدم مثبت بردار! برای تهیه این دوره از اینجا ببینید. کلیک کنید.