گروه آموزشی قله

شروع داستان:

ایمان ۳۲ ساله بود. یه طراح گرافیک خوب، ولی همیشه یه چیزی توی زندگیش کم بود. از شغلش ناراضی بود، می‌خواست برای خودش کاری راه بندازه اما همیشه یه جمله رو تکرار می‌کرد:
“الان وقتش نیست!” یه بار می‌گفت: پول ندارم. یه بار میگفت:  ابزارم کامل نیست. یا بازار خرابه. و گاهی حتی: من هنوز اونقدر حرفه‌ای نیستم

هر روز یه بهونه‌ی جدید. تا اینکه یه شب، با حال بد از سر کار برگشت خونه، تلویزیون رو روشن کرد، ولی حالشو نداشت. موبایلشو برداشت و یه ویدیوی انگیزشی از برایان تریسی دید که با صدا و انرژی خاص خودش می‌گفت:

“آدم‌های موفق هم مشکلات دارن. فرقشون با بقیه اینه که بهونه نمیارن.”

همین یه جمله رفت توی دل ایمان. اسم ویدیو رو سرچ کرد، رسید به کتاب “بهانه‌ها را کنار بگذارید” از برایان تریسی. فوری دانلودش کرد و از فرداش شروع کرد به خوندن.

🔥 فصل اول: بهونه‌ها فقط فکرای قدیمی‌ان

توی کتاب، برایان تریسی توضیح می‌داد که بیشتر بهونه‌ها فقط باورهایی هستن که از گذشته باهامون اومدن.

مثلاً اگه یه زمانی یکی بهمون گفته “تو به درد کسب‌و‌کار نمی‌خوری”، ما اون جمله رو باور کردیم و الان شده یه دیوار جلوی راهمون.

ایمان نشست و فکر کرد ببینه ریشه‌ی بهونه‌هاش چیه؟ فهمید همیشه از شکست می‌ترسیده. از اینکه شروع کنه و نشه، بقیه مسخره‌اش کنن.

چون یه بار توی دانشگاه یه پروژه رو خراب کرده بود، از اون موقع توی ذهنش مونده بود که «من همیشه خراب می‌کنم.»

اون شب با خودش گفت: بسه دیگه. من نمی‌خوام تا آخر عمر فقط توی ذهنم زندگی کنم.

🧠 تکنیک «مسئولیت ۱۰۰٪»

یکی از اصلی‌ترین حرف‌های کتاب اینه که “همه‌چیز از خودت شروع می‌شه. تا وقتی مسئولیت کامل زندگی‌تو نپذیری، بهونه‌ها کنارت نمی‌رن.”

ایمان یه جمله بزرگ با ماژیک نوشت و چسبوند روی آینه: “هیچ‌کس نمیاد نجاتت بده. خودتی و خودت.” این شد استارت یه تحول واقعی.

🎯 اولین قدم: برنامه‌ریزی بدون ترس

ایمان شروع کرد به نوشتن چیزهایی که همیشه تو ذهنش بوده:

• طراحی دوره آموزش فتوشاپ
• فروش فایل‌های گرافیکی توی سایت
• کار کردن فریلنسری با برندهای مختلف

ولی تا اون روز فقط فکر بود. حالا دیگه باید اقدام میکرد. اونم بدون بهونه.

اول از همه، یه تقویم ساخت. به سبک برایان تریسی، هدف رو شکست به کارای کوچیک‌تر:

✔ روز اول: ساخت پیج کاری
✔ روز دوم: ضبط اولین ویدیو
✔ روز سوم: انتشار فایل رایگان برای جذب مخاطب
✔ روز چهارم: تبلیغ توی گروه‌های مرتبط

و هر روز که یه تیک می‌زد، اعتماد‌به‌نفسش بیشتر می‌شد.

✨ اتفاقات واقعی شروع شدن

سه هفته از شروع مسیرش گذشته بود که یکی از فالوئراش یه پیام فرستاد:  «سلام، طراحی یکی از بسته‌هات خیلی به دلم نشست. می‌تونی برای شرکت ما هم همچین کاری کنی؟» اون شب ایمان اشک شوق ریخت. نه فقط برای اون پروژه، بلکه برای اینکه فهمید اگه فقط یک بار بدون بهونه شروع کنی، اتفاقا خودشون میان.

🧹 خداحافظی با بهونه‌ها

برایان توی کتاب می‌گه برای حذف بهونه‌ها، باید اول اونا رو بشناسی، بعد جاشو با باور درست پر کنی.

ایمان یه لیست از بهونه‌هاش نوشت و کنارش باورهای جدید رو:

• «الان وقتش نیست» → الان بهترین وقته، چون دارم ازش استفاده می‌کنم
• «من کامل نیستم» → هیچ‌کس کامل نیست، توی مسیر کامل می‌شی
• «اگه خراب بشه چی؟» → اگه عالی بشه چی؟!

با همین تغییر کوچیک توی ذهنش، کارش رشد کرد، فالوئراش بیشتر شدن، درآمدش بالا رفت، و مهم‌تر از همه، حس کرد دیگه داره زندگی می‌کنه.