داستانی الهامگرفته از کتاب «بازاریابی شبکهای برای زنان» نوشتهی سوسن اسلی و سوزان هارت

- نویسنده: گروه آموزشی قله
- بدون دیدگاه
داستانی الهامگرفته از کتاب «بازاریابی شبکهای برای زنان» نوشتهی سوسن اسلی و سوزان هارت
شروع داستان:
همهچی از یه روز خستهکننده شروع شد. کریستا، یه زن ۳۵ ساله با دو تا بچهی کوچیک، داشت توی آشپزخونهی کوچیکش ظرف میشست. شوهرش چند ماهی بود کارش رو از دست داده بود، قبضها رو هم دیگه نمیشد عقب انداخت. اون روز، با چشمهای پُف کرده، چاییاش رو برداشت و رفت پای لپتاپ. دنبال یه کاری میگشت که از خونه انجام بده، اما بدون اینکه هزار دلار اول بذاره وسط یا مدرک خاصی بخواد.
همون موقع یکی از دوستاش براش یه پیام فرستاد: «یه فرصت عالی دارم برات، دوست داری بشنوی؟» و اینطوری بود که کریستا وارد دنیای بازاریابی شبکهای شد…
🤨 شک، ترس، تردید
اولش که اسم شرکت و محصولات رو شنید، گفت: «من اصلاً اهل فروش نیستم! مردم فکر میکنن دارم بهشون الکی جنس میچپونم.»
ولی اون شب تا ساعت ۲ نصفهشب نشست و یه فایل صوتی از سوسن اسلی گوش داد، یکی از نویسندههای همین کتاب.
یه جملهش مثل جرقه خورد توی قلبش:
«تو اینجا نیومدی چیزی بفروشی، اومدی به آدمها کمک کنی زندگی بهتری داشته باشن.» همون لحظه گفت: “باشه، امتحان میکنم. چیزی از دست نمیدم”
👶 مامانبودن، مربیبودن، زنبودن
کریستا هیچ وقت یه زن وقتآزاد و خوششانس نبود. بچههاش وسط تماسهاش جیغ میزدن، وسط لایوهاش پوشک عوض میکرد، شبها با لپتاپ روی پاش خوابش میبرد. ولی فرقش این بود که دست از تلاش برنداشت.
تو کتاب میگه که زنها بیشتر از مردها تحت فشارهای خانوادگی، عاطفی و چندوظیفگی هستن. اما دقیقاً همین ویژگیها باعث میشه تو این مدل کسبوکار بدرخشن.
کریستا تصمیم گرفت همهچیو واقعی نشون بده. توی استوریهاش بچههاش هم بودن. با مخاطبش روراست بود. میگفت:
«من یه مامان خستهام که دنبال راهیه خرج زندگیش رو دربیاره، بدون اینکه بچههاشو تنها بذاره.» و دقیقاً همین صداقت، آدمها رو جذب کرد.
🧠 یاد گرفتن، اشتباه کردن، دوباره بلند شدن
یه روز یه مشتری پُرخرج رو از دست داد چون بلد نبود درست پیگیری کنه.
یه بار دیگه یکی توی فامیل بهش گفت:
«تو هم رفتی سراغ این کارای هرمی؟!» دلش شکست… ولی نرفت کنار.
یکی از نکات طلایی این کتاب همینه: شما باید ذهنتون رو بهروزرسانی کنید، نه فقط مهارتهاتون رو.
کریستا شروع کرد به خوندن کتابها، دیدن آموزشهای رایگان، مشاوره گرفتن از لیدرهاش، و مهمتر از همه: روزی فقط ۱۵ دقیقه، اما هر روز کار کردن.
💸 اولین درآمد، اولین امید
ماه اول درآمدش فقط ۳۵ دلار بود. ولی وقتی اون پول تو حسابش نشست، حس کرد دنیا رو بهش دادن. نه بخاطر مبلغش، بخاطر اینکه فهمید میتونه.
ماه دوم، شد ۱۷۰ دلار. ماه پنجم، اولین تیم کوچیکش رو ساخت.
یه سال بعد، توی یک رویداد سراسری شرکت دعوتش کرد برای سخنرانی، و بقیه زنها با اشک و لبخند حرفهاش رو گوش میدادن…
کریستا الان یه رهبر الهامبخش توی تیم خودش شده، با هزاران دلار درآمد در ماه، اونم از خونه، کنار بچههاش.
میگه: «اگه یه زن خسته، بیپول و بیاعتمادبهنفس مثل من تونست، پس هر کسی میتونه. فقط باید بخوای… و ادامه بدی.»
💡 نتیجه گیری:
- «تو نیومدی که کامل باشی، اومدی که پیشرفت کنی.»
- «رد شدن، نه دشمن توئه، نه نشونه شکست؛ بلکه مثل یه پل می مونه که اگه جا نزنی نترسی می تونه تو رو به رویاهات برسونه. »
- «زنها وقتی باور کنن که میتونن، دنیا رو تکون میدن. فقط باید باور رو از درون خودشون شروع کنن.» ✨
دوره رهایی از خیانت بهت یاد میده چطور زخمهای عاطفی رو التیام بدی و دوباره به خودت و عشق اعتماد کنی! با این دوره، قدرت درونیات رو بازسازی کن و زندگی جدیدت رو شروع کن. فرصت بازسازی قلبت همین الانه! برای تهیه این دوره از اینجا ببینید. کلیک کنید.