داستانی الهام گرفته از کتاب «پیمانهای مقدس؛ نیروهای بالقوه الهی را در وجود خود بیدار کنید» نوشتهی کارولین میس

- نویسنده: گروه آموزشی قله
- بدون دیدگاه
داستانی الهام گرفته از کتاب «پیمانهای مقدس؛ نیروهای بالقوه الهی را در وجود خود بیدار کنید» نوشتهی کارولین میس
شروع داستان:
مریم، یه زن سیوچند سالهی معمولی بود؛ کارمند یه شرکت، با زندگیای که از بیرون خیلی نرمال بهنظر میرسید، ولی از درون پر از حس خالی بودن.
یه جملهش این بود: “احساس میکنم یه چیزی توی زندگیم گم شده، ولی نمیدونم چیه.”
همهچی داشت: کار، خانواده، یه درآمد متوسط، چندتا دوست خوب. اما ته دلش حس میکرد زندگیش هدف خاصی نداره، فقط روزمرگیه.
یه روز یکی از دوستاش بهش کتابی هدیه داد: «پیمانهای مقدس» از کارولین میس.
مریم گفت: “باور کن فکر نمیکردم این کتاب اینقدر زندگیمو عوض کنه…”
📘 اولین جملهای که قلبشو لرزوند
صفحه اول کتاب نوشته بود: “همه ما با یک پیمان مقدس به این دنیا اومدیم. فقط کافیه پیداش کنیم.”
مریم یه لحظه مکث کرد و با خودش گفت:
«یعنی منم یه پیمان خاص با خدا، یا کائنات، یا هر چیزی که اسمش هست، دارم؟ یعنی این خالی بودنهام بیدلیل نیست؟»
🔮 آشنایی با کهنالگوها
کارولین توی کتاب از یه مفهوم جذاب حرف میزنه: کهنالگوها
میگه همهی ما ۱۲ کهنالگوی اصلی توی وجودمون داریم که ترکیبشون، شخصیت منحصربهفرد ما رو شکل میده.
مریم شروع کرد با راهنماییهای کتاب، کهنالگوهای خودش رو پیدا کردن. یکی یکی بررسی میکرد و با خودش فکر میکرد:
– من بیشتر شبیه “مراقب”م یا “معلم”؟
– نکنه کهنالگوی “درمانگر” توی من قویتر باشه؟
و کمکم یه چیزایی براش روشن شد…
💡 جرقهی کشف
بعد از چند فصل، به نقطهای رسید که متوجه شد همیشه اطرافیانش وقتی دچار بحران روحی یا حتی جسمی بودن، میاومدن سراغ اون.
براش درد دل میکردن، کمک میخواستن، یا فقط میخواستن شنیده بشن.
مریم میگفت: «تا حالا فکر میکردم من فقط آدم دلسوزیم. ولی این کتاب بهم نشون داد که نه، این یه نشونهست از پیمان من؛ کهنالگوی من، درمانگره.»
🌀 لحظهی تغییر
وقتی مریم کهنالگوی درمانگر درونشو شناخت، یه حس عجیبی بهش دست داد.
انگار یکی بهش گفت: “این تویی! این همون دلیلیه که اومدی روی زمین!”
از همون هفته تصمیم گرفت وارد دورههای کوچیک روانشناسی و انرژیدرمانی بشه.
اوایل فقط برای خودش و نزدیکانش استفاده میکرد. ولی بعد یه مدت، دید مردم دارن خودشون میرن سراغش، حتی غریبهها.
🌿 وقتی پیمان روشن میشه، مسیر خودش میاد
یکی از بخشهای کتاب که مریم خیلی باهاش ارتباط گرفت، این بود:
“وقتی پیمان مقدست رو پیدا کنی، زندگی شروع میکنه مسیرهای جدیدی رو بهت نشون بده. فقط باید گوش بدی.”
مریم همون کاریو کرد که کارولین تو کتاب پیشنهاد میداد: هر شب یه مراقبهی ساده برای ارتباط با «خود برتر» انجام میداد.
یاد گرفت سکوت کنه، حسهاش رو بشنوه، نشونهها رو جدی بگیره.
کمکم یه ایدهی کوچیک به ذهنش رسید: یه پیج اینستاگرامی بزنه برای نکات سادهی روانشناسی و شفاگری.
📈 شکوفایی؛ وقتی پیمان به مسیر تبدیل شد
پیجش آرومآروم رشد کرد. اولش فقط دوستاش دنبالش میکردن. بعدتر، آدمای غریبهای که به حرفهاش اعتماد داشتن.
یکی از پستهاش وایرال شد و توی سه ماه، هزاران نفر دنبالکنندهاش شدن.
مریم، همون کارمند خستهی دیروزی، الان مشاور انرژیدرمانی و توسعه فردیه.
میگه: «اگه اون روز اون کتابو نخونده بودم، شاید هنوزم فکر میکردم یه آدم عادیام که فقط باید تحمل کنه…»
💡 نتیجه گیری:
کتاب پیمانهای مقدس یه چیزو خیلی قشنگ میگه:
هرکدوم از ما با یه مأموریت خاص به دنیا اومدیم. نه اتفاقی، نه شانسی. یه چیزی توی وجودمون هست که اگه پیداش کنیم، نهتنها زندگی خودمون قشنگ میشه، بلکه میتونیم زندگی بقیه رو هم نورانیتر کنیم. مریم فقط یه مثال از هزارانه.
شاید کهنالگوی تو «الهامبخش»، «جنگجو»، یا حتی «هنرمند» باشه.
هرچی هست، وقتی پیداش کنی، دیگه روزها تکراری نمیشن. دیگه منتظر نمیمونی تا “اتفاقی خوب بیفته”، چون تو خودت اون اتفاق خوبی.✨
دوره رهایی از خیانت بهت یاد میده چطور زخمهای عاطفی رو التیام بدی و دوباره به خودت و عشق اعتماد کنی! با این دوره، قدرت درونیات رو بازسازی کن و زندگی جدیدت رو شروع کن. فرصت بازسازی قلبت همین الانه! برای تهیه این دوره از اینجا ببینید. کلیک کنید.